طائر عرشم ولى پر بستهام |
یاد دلدارم ولى دلخستهام |
آسمانم بى ستاره مانده است |
درد من را سوى غربت رانده است |
نالهها مانده است در چاه دلم |
قاتلى دارم درون منزلم |
من رضا را همچو روحى بر تنم |
هستى و دارو ندار او منم |
ضامن آهو مرا بوسیده است |
خندهام را دیده و خندیده است |
بر رضا هرکس دهد من را قسم |
حاجتش را مىدهد بى بیش و کم |
لالهاى در گلشن مولا منم |
غصه دار صورت زهرا منم |
زهر کین کرده اثر رویم ببین |
همچو مادر دست بر پهلو غمین |
در میان حجرهاى در بستهام |
بى قرارم، داغدارم، خستهام |
این طرف یا فاطمه باشد جواد |
آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد |
این طرف درد و غم و آه و فغان |
آن طرف هم دختران کف زنان |
کس نباشد بین حجره یاورم |
من جوانمرگم، شبیه مادرم |
ریشهها را کینهها سوزانده است |
جاى آن سیلى به جسمم مانده است |
حال که رو بر اجل آوردهام |
یاد باباى غریبم کردهام |
نیست یک درد آشنا اندر برم |
خواهرى نبود کنار پیکرم |
تشنه لب در شور و شینم اى خدا |
یاد جدّ خود حسینم اى خدا |
جواد زمانی