سلام من به نور عین زهرا |
جواد ، ماه کاظمین زهرا |
سلام من به غربت حریمش |
به کاظمین و صاحب کریمش |
سلام من به قلب بیقرارش |
که سوخته ز یار نابکارش |
سلام من به غربت نگاهش |
به چشم های منتظر به راهش |
سلام من به حال احتضارش |
به لحظه های سخت انتظارش |
دلش به دام عشق مبتلا بود |
در انتظار مقدم رضا بود |
به حال مرگ فتاده محتضر بود |
منتظر هم پدر و پسر بود |
درون حجره بسکه ناله ها زد |
شراره بر تمام لاله ها زد |
قتلگهش میان مسکنش بود |
وای خدا قاتل او زنش بود |
سیلی کین به چهره شرف زد |
کنار پیکرش نشست و کف زد |
درون حجره قلب لاله میسوخت |
برون حجره خصم شعله افروخت |
شروع به پایکوبی از جفا کرد |
فاطمه را به غصه مبتلا کرد |
دل ببرد به راه کاظمینم |
زائر بارگاه کاظمینم |
همان سرا که زائری ندارد |
همان وطن که غم از آن ببارد |
دو یاس خسته در نهاد دارد |
امام کاظم و جواد دارد |
عاشق پر بسته کاظمینم |
کبوتر خسته کاظمینم |
خدا کند رسم به کوی یارم |
که تشنه می از سبوی یارم |