سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

                                           صحرای عرفات

عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه (نهم ذی الحجه) در آنجا توقف می‎کنند و به دعا و نیایش می‎پردازند و پس از برگزاری نماز ظهر و عصر به مکه مکرمه باز می‎گردند و وجه تسمیه آن را چنین گفته‎اند که جبرائیل علیه السلام هنگامی که مناسک را به ابراهیم می‎آموخت، چون به عرفه رسید به او گفت «عرفت» و او پاسخ داد آری، لذا به این نام خوانده شد. و نیز گفته‎اند سبب آن این است که مردم از این جایگاه به گناه خود اعتراف می‎کنند و بعضی آن را جهت تحمل صبر و رنجی می‎دانند که برای رسیدن به آن باید متحمل شد. چرا که یکی از معانی «عرف» صبر و شکیبایی و تحمل است. (1)

 

حضرت آدم(ع) در عرفات

 فَتَلَقی آدَمُ مِنْ رَبِّه کَلماتًُ فتابَ عَلیهِ اِنَّه’ هو التَّوابُ الرّحیمْ ؛ آدم از پروردگارش کلماتی دریافت داشت و با آن به سوی خدا بازگشت و خداوند، توبه او را پذیرفت، چه او توبه‎پذیر مهربان است.

طبق روایت امام صادق علیه السلام، آدم (ع) پس از خروج از جوار خداوند، و فرود به دنیا، چهل روز هر بامداد بر فرار کوه صفا با چشم گریان در حال سجود بود، جبرئیل بر آدم فرود آمد و پرسید:

ـ چرا گریه می‎کنی ای آدم؟

ـ چگونه می‎توانم گریه نکنم در حالی که خداوند مرا از جوارش بیرون رانده و در دنیا فرود آورده است.

ـ ای آدم به درگاه خدا توبه کن و به سوی او باز گرد.

ـ چگونه توبه کنم؟

جبرئیل در روز هشتم ذیحجه آدم را به منا برد، آدم شب را در آنجا ماند. و صبح با جبرئیل به صحرای عرفات رفت، جبرئیل به هنگام خروج از مکه، احرام بستن را به او یاد داد و به او لبیک گفتن را آموخت و چون بعد از ظهر روز عرفه فرا رسید تلبیه را قطع کرد و به دستور جبرئیل غسل نمود و پس از نماز عصر، آدم را به وقوف در عرفات واداشت و کلماتی را که از پروردگار دریافت کرده بود به وی تعلیم داد، این کلمات عبارت بودند از:

سُبحانَکَ اللهُمَ وَ بِحمدِک؛ خداوندا با ستایشت تو را تسبیح می‎گویم .

لا الهَ الاّ اَنْتْ ؛ جز تو خدایی نیست .

عَمِلْتُ سوء وَ ظَلَمْتُ نَفْسی ؛ کار بد کردم و به خود ظلم نمودم .

وَ اِعْتَرِفْتُ بِذَنبی اِغْفرلی؛ به گناه خود اعتراف می‎کنم، مرا ببخش .

اِنَّکَ اَنْتَ الغَفور الرّحیمْ؛ تو مرا ببخش که تو بخشنده مهربانی .

آدم (ع) تا به هنگام غروب آفتاب همچنان دستش رو به آسمان بلند بود و با تضرع اشک می‎ریخت، وقتی که آفتاب غروب کرد همراه جبرئیل روانه مشعر شد، و شب را در آنجا گذراند. و صبحگاهان در مشعر بپاخاست و در آنجا نیز با کلماتی به دعا پرداخت و به درگاه خداوند توبه گذاشت ... .

 

حضرت ابراهیم(ع) در عرفات

در صحرای عرفات، جبرئیل، پیک وحی الهی، مناسک حج را به حضرت ابراهیم(ع) نیز آموخت و حضرت ابراهیم(ع) در برابر او می‎فرمود: عَرِفتُ، عَرِفتُ (شناختم، شناختم).

 

پیامبر اکرم در عرفات

دامنه کوه عرفات در زمان صدر اسلام کلاس صحرایی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بود و بنا به گفته مفسرین آخرین سوره قرآن در صحرای عرفات بر پیغمبر نازل شد و پیغمبر این سوره را که از جامع‎ترین سوره‎های قرآن است و دارای میثاق و پیمان‎های متعدد با ملل یهود، مسیحی و مسلمان و علمای آنها می‎باشد، و قوانین و احکام کلی اسلام را در بر دارد، به مردم و شاگردانش تعلیم فرمود.

و بنا بر قول مشهور میان محدثان، پیامبر در چنین روزی سخنان تاریخی خود را در اجتماعی عظیم و با شکوه حجاج بیان داشت:

... ای مردم سخنان مرا بشنوید! شاید دیگر شما را در این نقطه ملاقات نکنم. شما به زودی به سوی خدا باز می‎گردید. در آن جهان به اعمال نیک و بد شما رسیدگی می‎شود. من به شما توصیه می‎کنم هر کس امانتی نزد اوست باید به صاحبش برگرداند. هان ای مردم بدانید ربا در آئین اسلام اکیداً حرام است. از پیروی شیطان بپرهیزید. به شما سفارش می‎کنم که به زنان نیکی کنید زیرا آنان امانت‎های الهی در دست شما هستند، و با قوانین الهی بر شما حلال شده‎اند.

... من در میان شما دو چیز به یادگار می‎گذارم که اگر به آن دو چنگ زنید گمراه نمی‎شوید، یکی کتاب خدا و دیگری سنت و (عترت) من است.

هر مسلمانی با مسلمان دیگر برادر است و همه مسلمانان جهان با یکدیگر برادرند و چیزی از اموال مسلمانان بر مسلمانی حلال نیست مگر این که آن را به طیب خاطر به دست آورده باشد ... .

 

صحرای عرفات همایش شناخت و خودسازی امام حسین علیه السلام

حضرت سیدالشهدا، امام حسین علیه السلام نیز بعد از ظهر روز عرفه همراه با فرزندان و گروهی از اصحاب از خیمه‎های خود در صحرای عرفات بیرون آمدند، و روی به دامن «کوه رحمت» نهادند و در سمت چپ کوه رو به کعبه، همایشی تشکیل دادند، که موضوع آن به مناسبت روز عرفه (روز شناخت)، شناخت و سازندگی بود. این همایش، تنها جنبه علم و معرفت نداشت بلکه شناخت توأم با عمل و سازندگی و تزکیه و خودسازی بود و فهرست مطالب آن عبارت بودند از:

1ـ شناخت خدا و صفات الهی.

2ـ شناخت خود یا خودشناسی.

3ـ شناخت جهان.

4ـ شناخت آخرت.

5ـ شناخت پیامبران.

6ـ خودسازی با صفات الهی.

7ـ پرورش نفس با کمالات الهی.

8ـ توبه و بازگشت به خدای مهربان.

9ـ دور کردن صفات نکوهیده از خود با تسبیح پروردگار.

10ـ فراگیری راه تعلیم و تربیت از خدا.

11ـ شناخت و درخواست بهترین مسئلت‎ها.

12ـ تبدیل خودپرستی نفس به خداپرستی.

13ـ تبدیل خود برتربینی نفس به تواضع و فروتنی.

14ـ تبدیل خودخواهی نفس به ایثار و غیرخواهی.

15ـ تعلیم مفاهیم و ادبیات قرآن.

 

پی‎نوشت‎:

1- فرهنگ دهخدا، ج 10 جدید، ریشه عرف .

 

منبع:

دعای عرفه عبدالکریم بی آزار شیرازی .

 


سیمای یوسف در یوسف سیما

یوسف پیامبر

مقدمه

پخش بیست و دومین قسمت سریال "یوسف پیامبر"، بهانه ای خجسته به دست داد تا بار دیگر با تدبر درآیات کتاب الهی، کام جانمان را با شکربارترین سوره قرآن شیرین کنیم.

این سریال که با کارگردانی "فرج الله سلحشور" فیلمساز نام آشنای عرصه سینما و تلویزیون، روی صحنه می رود، با تمام حرفها و حدیثهای له و علیه و با اعتراف به اینکه هیچ اثرهنری و صنعت بشری تمام عیار و کامل نیست، اثری در خور ستایش، مخاطب پسند، و با لحاظ امکانات و بضاعت سینمایی کشورما تا حدود زیادی مقبول وموفق است.

اما نظر به رسالت گرانی که این سریال بر دوش دارد باید گفت "یوسف پیامبر" نیز مثل هر سریال تاریخی و دینی دیگر، بری از یک سلسله انتقادها و ایرادها به خصوص در حوزه پیام رسانی، داستان پردازی و سناریونویسی نبوده و نیست.

البته اظهار نظر در خصوص جنبه های فنی و سینمایی سریال یاد شده، همچون جلوه های بصری، صحنه آرایی، لوکیشن ها ، میزانسن ها(1)، افکتهای رایانه ای و نظایر آن مجالی فراختر از این مقال می طلبد؛ مضاف بر اینکه نگارنده نیز برعدم اهلیت خود برای ورود به چنین عرصه هایی کاملا معترف است.

آنچه از راقم این سطور به عنوان کارشناس معارف دینی، انتظار می رود؛ تحلیل و بررسی محتوایی سریال ازمنظر دینی و خاستگاه قرآنی است .

 

پیش از ورود به اصل بحث، تذکار دو نکته ضروری می نماید:

یکم اینکه اگر ازخامه این کمترین، نقد و نظری بر این سریال می رود هیچگاه به معنای نادیده انگاشتن زحمات پر رنج عوامل پیدا و پنهان تولید این سریال نبوده و نیست.

دوم آنکه نوشتار حاضر صرفا ناظر به قسمت اخیر فیلم یاد شده است و میزان اقبال و عنایت خوانندگان عزیز می تواند سبب ساز طرح نقد و بررسی کلی تر یا استمرارآن گردد.

 

فاصله یوسف سیما تا یوسف قرآن

به عقیده ما کارگردان محترم"یوسف پیامبر" در قسمت اخیر این سریال، به رغم دغدغه دینی وخلوص نیتی که دارد؛ چنانکه باید نتوانسته به روایت قرآن وفادار باشد گواینکه این سخن درباره برخی قسمتهای پیشتر نیز به گونه ای دیگر قابل تعمیم است.

توضیح مطلب اینکه بر مبنای روایت قرآن، یوسف پیامبر بری از هرگونه خطا، اشتباه و نسیان است چه اینکه او در زمره مخلصین(به فتح لام) است(2) و شیطان به هیچ روی بر مخلَصین چیرگی ندارد(3).

این در حالی است که در قسمت اخیر این سریال مشاهده شد که یوسف پیامبر به دلیل غفلت و فراموشی یاد خدا، دست توسل به دامن غیر خدا درزده، نجات و رهایی خویش را از کسی دیگر(عزیز و بزرگ مصریان) می جوید.

به نظر می رسد کارگردان محترم در پرداخت این قسمت از ماجرای حضرت یوسف علیه السلام، منابع دیگری چون نوشته های اهل کتاب یا پاره ای روایتهای مرفوعه و ضعیف السند را - که در آثار برخی از مفسران مسلمان آمده است – اصل و مبنای کار خود قرار داده است.

یوسف پیامبر

این مسأله، اما درست برخلاف اظهار نظرایشان مبنی بر طراز قرار دادن منابع متقنی همچون تفسیر گرانسنگ"المیزان" در تولید این سریال می باشد.(4)

البته با توجه به اختصار داستان حضرت یوسف علیه السلام در قرآن، این انتظار نابجاست که کارگردانی بتواند با دیدگاهی حصرگرایانه و صرفا با تکیه بر متن ومنبعی واحد، فیلم وسریالی چنین طولانی (45 قسمت) بسازد اما حداقل می توان توقع داشت آنجا که پای اعتقاد دینی توده مردم در میان است برای طرح مسأله خطیری چون عصمت پیامبران، اندکی محتاطانه تر قدم برداشته مبادا از نص صریح قرآن وسنت اصیل فاصله گرفته شود.

 

باری! به اصل بحث بازگردیم؛ در تفسیر آیه شریفه" وَ قَالَ لِلَّذِى ظَنَّ أَنَّهُ نَاجٍ مِّنْهُمَا اذْکُرْنىِ عِندَ رَبِّکَ فَأَنسَئهُ الشَّیْطَنُ ذِکْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فىِ السِّجْنِ بِضْعَ سِنِین‏" (5) دو دیدگاه عمده وجود دارد که اکثر قریب به اتفاق مفسران یکی از این دو قول را برگرفته اند.

 

دیدگاه اول:

عده ای بر این باورند که ضمیر در کلمات " فَأنسَهُ" و" رَبِّهِ" به یوسف بر می گردد.

بر مبنای این انگاره، تفسیر آیه شریفه این می شود که حضرت یوسف به یکی از آن دو که می پنداشت اهل نجات است (ساقی) توسل کرد و گفت: "نزد آقای خود از من یاد کن"، چرا که شیطان یاد خدا را از خاطر یوسف برد و به جای توسل به خالق به مخلوق خدا متوسل شد ودر نتیجه این فراموشی و غفلت کمتر از ده سال دیگر در زندان ماند.

تفسیر "مجمع البیان" (ج12، ص322) از میان تفاسیر کهن و تفسیر "هدایت" (ج1، ص345)در زمان معاصر، و برخی تفاسیر روایی نظیر الدر المنثور فی تفسیر المأثور( ج‏4، ص 21)، تفسیر قمی( ج1، ص345) و تفسیر عیاشى( ج 2، ص 177) بدین قول گراییده اند.

 

دیدگاه دوم:

به عقیده برخی دیگر، عبارت " وَ قَالَ الَّذِى نجََا مِنهُْمَا وَ ادَّکَرَ بَعْدَ أُمَّة .."(6)در سه آیه بعد، شاهد بر این مدعاست که ضمیر در هر دو کلمه یاد شده، به زندانی آزاد شده(ساقی شاه) بر می گردد.

بر مبنای این قول، تفسیر آیه این می شود که یوسف به رفیق زندانی خود که اهل نجات بود متوسل شد و از وی خواست تا نزد عزیز مصر از یوسف یاد کند اما شیطان شخص ناجی را دچار نسیان کرد و در نتیجه این فراموشی، حضرت یوسف حدود 7سال دیگر در زندان درنگ کرد.

صاحب تفسیر المیزان(ج11، ص 181)، تفسیر "الأمثل فی تفسیر کتاب الله المنزل"( ج‏7، ص: 212)، أطیب البیان( ج‏7، ص: 202)، احسن الحدیث(ج5، ص 127) و اغلب تفاسیر معاصر، دیدگاه اخیر را پذیرفته اند.

علامه طباطبایی در تفسیر المیزان پس از تفسیر آیه مزبور در ضمن بحثی روایی بر آن است که اغلب روایت هایی که به پیامبر یا اهل بیت(علیهم السلام) نسبت داده می شود مبنی بر اینکه یوسف علیه السلام دچار خبط و خطا شد و به جای توسل به خدا، دامن مخلوق را گرفت و... بر خلاف نص صریح قرآن است.

 

ممکن است این سوال مطرح شود که به هر حال عبارت " اذْکُرْنىِ عِندَ رَبِّکَ " حاکی از آن است که یوسف علیه السلام به غیر خدا متوسل شد و این منافی با مقام توحید وشرک به خداست.

از نظر مرحوم علامه، توسل به اسباب در صورتی شرک انگاشته می شود که آدمی صرفا به آن اسباب و علل تکیه واعتماد ورزد ولی اگر کسی اسباب طبیعی را در طول علت حقیقی اشیاء بداند نه تنها شرک نیست که عین توحید است زیرا حق تعالی خود می فرماید:

یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیهِ الْوَسِیلَةَ...(7)

اینک جای این سوال باقی است که کارگردان محترم سریال یوسف پیامبر تا چه اندازه توانسته است به نص قرآن و تفاسیری چون المیزان وفادار بماند؟

 

                                                              ابوالقاسم شکوری

                                                             کارشناس دینی سایت تبیان

 

پی نوشت ها:

1- میزانسن یعنی: به صحنه آوردن یک کنش؛ و اولین بار به کارگردانی نمایشنامه اطلاق شد. نظریه پردازان سینما، که این اصطلاح را به کارگردانی فیلم هم تعمیم داده اند، آن را برای تاکید برکنترل کارگردان بر آنچه که در قاب فیلم دیده می شود به کار می برند.

2- إِنَّهُ مِنْ عِبَادِنَا الْمُخْلَصِینَ(یوسف/24) یوسف از بندگان مخلص ما بود!

3- حجر/40

4- ایشان در مصاحبه خود با سایت سیما فیلم اظهار داشته که طراز ما در «یوسف پیامبر» تفسیر المیزان بوده است. 

5- یوسف/42؛ و به آن یکی از آن دو نفر، که می‌دانست رهایی می‌یابد، گفت: «مرا نزد صاحبت [= سلطان مصر] یادآوری کن!» ولی شیطان یادآوری او را نزد صاحبش از خاطر وی برد؛ و بدنبال آن، (یوسف) چند سال در زندان باقی ماند.

6- یوسف/45؛ و یکی از آن دو که نجات یافته بود -و بعد از مدتی به خاطرش آمد- گفت: «من تأویل آن را به شما خبر می‌دهم؛ مرا (به سراغ آن جوان زندانی) بفرستید!»

7- مائده/35؛ ای کسانی که ایمان آورده‌اید! از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید! و وسیله‌ای برای تقرب به او بجوئید!


                                      ماه کاظمین

                                                                             کاظمین

سلام من به نور عین زهرا
جواد ، ماه کاظمین زهرا
سلام من به غربت حریمش
به کاظمین و صاحب کریمش
سلام من به قلب بیقرارش
که سوخته ز یار نابکارش
سلام من به غربت نگاهش
به چشم های منتظر به راهش
سلام من به حال احتضارش
به لحظه های سخت انتظارش
دلش به دام عشق مبتلا بود
در انتظار مقدم رضا بود
به حال مرگ فتاده محتضر بود
منتظر هم پدر و پسر بود
درون حجره بسکه ناله ها زد
شراره بر تمام لاله ها زد
قتلگهش میان مسکنش بود
وای خدا قاتل او زنش بود
سیلی کین به چهره شرف زد
کنار پیکرش نشست و کف زد
درون حجره قلب لاله میسوخت
برون حجره خصم شعله افروخت
شروع به پایکوبی از جفا کرد
فاطمه را به غصه مبتلا کرد
دل ببرد به راه کاظمینم
زائر بارگاه کاظمینم
همان سرا که زائری ندارد
همان وطن که غم از آن ببارد
دو یاس خسته در نهاد دارد
امام کاظم و جواد دارد
عاشق پر بسته کاظمینم
کبوتر خسته کاظمینم
خدا کند رسم به کوی یارم

که تشنه می از سبوی یارم

سید محمد میرهاشمی

                                          باب المراد غریب

                                                                                  جواد

طائر عرشم ولى پر بسته‏ام

یاد دلدارم ولى دلخسته‏ام
آسمانم بى ستاره مانده است
درد من را سوى غربت رانده است
ناله‏ها مانده است در چاه دلم
قاتلى دارم درون منزلم
من رضا را همچو روحى بر تنم
هستى و دارو ندار او منم
ضامن آهو مرا بوسیده است
خنده‏ام را دیده و خندیده است
بر رضا هرکس دهد من را قسم
حاجتش را مى‏دهد بى بیش و کم
لاله‏اى در گلشن مولا منم
غصه دار صورت زهرا منم
زهر کین کرده اثر رویم ببین
همچو مادر دست بر پهلو غمین
در میان حجره‏اى در بسته‏ام
بى قرارم، داغدارم، خسته‏ام
این طرف یا فاطمه باشد جواد
آن طرف دشمن ز حالش گشته شاد
این طرف درد و غم و آه و فغان
آن طرف هم دختران کف زنان
کس نباشد بین حجره یاورم
من جوانمرگم، شبیه مادرم
ریشه‏ها را کینه‏ها سوزانده است
جاى آن سیلى به جسمم مانده است
حال که رو بر اجل آورده‏ام
یاد باباى غریبم کرده‏ام
نیست یک درد آشنا اندر برم
خواهرى نبود کنار پیکرم
تشنه لب در شور و شینم اى خدا

یاد جدّ خود حسینم اى خدا

جواد زمانی


                                     جاسوسی در مرز ایران
                                              مرز ایران و عراق

به گزارش سرویس دریافت خبر برنا ، خبرگزاری آلمان نوشت : نیروهای مرزی عراق روز گذشته تعدادی دوربین را که به منظور جاسوسی علیه ایران نصب شده بود در مکان های مخفی در مرز عراق با ایران در یکی از مناطق شهر العماره کشف کردند.

براساس این گزارش ، منابع مسوول در ستاد منطقه چهارم نیرهای مرزی عراق در گفتگو با خبرگزاری آلمان، اعلام کردند که این دوربین ها که به صورت مخفیانه در خاک عراق و به سمت ایران نصب شده بود، احتمالا متعلق به نیروهای آمریکایی و یا انگلیسی است.

منابع امنیتی عراق از کشف تعدادی دوربین جاسوسی در مرز عراق با ایران در منطقه العماره خبر دادند

این منابع افزودند: نیروهای عراقی این دوربین ها را به مناطق دیگری منتقل کردند.

به گفته این منابع، این دومین بار طی یک ماه است که نیروهای عراقی دوربین های نصب شده به سمت خاک ایران را کشف می کنند .


                                       آنچه اینترنت بر سر ما می‌آورد!

قسمت اول

اشاره :

هر روز در حدود صد مطلب را از سایت‌های خبری و وبلاگ‌های مختلف از طریق Feed دریافت می‌کنم. گذشته از این‌که می‌دانم به خواندن دقیق تک‌تک آن‌ها نمی‌رسم، حتی مرور کردن آن‌ها نیز وقت قابل توجهی می‌طلبد و برایم تبدیل به یک گرفتاری روزمره شده ‌است. چرا از مرور کردن لااقل بخشی از این محتوا صرف‌نظر نکنم؟

پاسخ برای من نیز همچون بسیاری دیگر از کاربران چندان واضح نیست. ترس از دست دادن مطالب جالب و آموزنده (بله، ترس) یکی از این دلایل است، اما تنها دلیل نیست. طبعاً مطالعه آنلاین با این حجم و سرعت، بر عادت‌های انسان تأثیر می‌گذارد.

www

معمولاً درباره آثار بازی کردن طولانی‌مدت با کامپیوتر یا تبعات فرهنگی و اجتماعی سرگرمی‌های کامپیوتری زیاد می‌خوانیم و می‌شنویم، اما آیا اندیشیده‌ایم که کارهایی مثل «مطالعه» آنلاین یا «تحقیق» آنلاین چه اثری بر ما می‌گذارند؟ این نوع فعالیت‌ها، برخلاف سرگرمی‌های کامپیوتری متداول، در فرهنگ عمومی بار ارزشی مثبت دارند و ممکن است آن‌ها را کاملاً مفید و بی‌ضرر بدانیم. اما «پاک‌ترین» کاربران اینترنت و کامپیوتر هم از نظر ذهنی در خطرند.

مانند همیشه، شیطان در جزئیات لانه کرده‌است و این بار «سیطره کمیت»، کیفیت مطالعه و تفکر ما را تهدید می‌کند.

وقتی روی پایان‌نامه‌ام کار می‌کردم، همراه با دوستانم ساعت‌ها پشت کامپیوتر می‌نشستیم و هر بار ده‌ها مقاله دانلود می‌کردیم. می‌دانید هر کدام از ما چند تا از آن مقاله‌ها را خواندیم؟ شاید بهترین ما حداکثر در تمام دوران کار روی پایان‌نامه‌اش کمتر از سی مقاله خوانده ‌باشد.

این اشتیاق شدید برای به دست آوردن منابع، با ظرفیت رو به افول ما برای جذب محتوا، چه در قالب خواندن یا حتی دیدن یا شنیدن تناسبی ندارد. از سوی دیگر نمی‌توان موهبت‌هایی را که فناوری جدید به ما عرضه می‌کند کنار بگذاریم، به این دلیل که ظرفیت جذب کردن تمام آن‌ها را نداریم.

در چند سال اخیر به طور ناخوشایندی حس می‌کرده‌ام که کسی یا چیزی در حال بازسازی مغز من، طراحی دوباره مدارهای عصبی و تغییر برنامه حافظه‌ام است. حافظه من (تا جایی که می‌دانم) از بین نرفته، اما در حال تغییر است. دیگر به شیوه سابق نمی‌اندیشم. این مسئله را هنگام مطالعه، قوی‌تر از هر زمان دیگر حس می‌کنم.

فکر می‌کنم بدانم که ماجرا چیست. اکنون بیش از یک دهه است که زمان زیادی را به صورت آنلاین سپری می‌کنم، در پایگاه داده‌های بزرگ اینترنت جست‌وجو می‌کنم، چرخ می‌زنم و گاهی هم چیزی بر آن می‌افزایم. برای من به عنوان یک نویسنده، وب موهبتی خداداد بوده است. پژوهشی را که زمانی مستلزم صرف کردن چندین روز در قفسه‌ها یا اتاق‌های نشریه‌های کتابخانه‌ها بود، اکنون در چند دقیقه می‌توان به انجام رسانید. با شمار اندکی جست‌وجو به وسیله گوگل و چند کلیک سریع بر هایپرلینک‌ها، حقیقت افشا شده یا نقل قول مختصر و مفیدی را که در پی‌اش بوده‌ام به دست می‌آورم.

folders

اکنون ذهن من انتظار دارد اطلاعات را به همان شکلی دریافت کند که اینترنت توزیع می‌کند: در قالب جریان سریعی از الفاظ. پیش از این، غواصی بودم در دریای واژگان. اکنون همچون شخصی که سوار بر یک جت اسکی است، بر سطح آن دریا با شتاب در حرکتم.

مطالعه‌ای روی عادت‌های کاوش‌های آنلاین که به وسیله پژوهشگران University College لندن صورت گرفته و به تازگی انتشار یافته‌است، اشاره بر آن دارد که ممکن است ما در میانه تحولی بنیادین در شیوه خواندن و اندیشیدنمان باشیم.

در قسمتی از این برنامه پژوهشی پنج‌ساله، محققان به بررسی logهای کامپیوتری‌ای‌ پرداختند که نشان‌گر رفتار بازدیدکنندگان از دو سایت پژوهشی مشهور بود: یکی سایتی که توسط کتابخانه بریتانیا اداره می‌شود و یکی هم توسط ائتلافی آموزشی در انگلیس که فراهم‌آورنده دسترسی به مقاله‌های نشریه‌ها، کتاب‌های الکترونیکی و سایر منابع اطلاعات نوشتاری است.

آن‌ها دریافتند که استفاده‌کنندگان از این سایت «نوعی رفتار سرسری خواندن» از خود بروز دادند: از یک منبع به دیگری جست می‌زدند و به ندرت به منبعی که قبلاً دیده‌بودند بازمی‌گشتند؛ معمولاً پیش از «جَستن» به یک سایت دیگر، بیش از یک یا دو صفحه از یک مقاله یا کتاب را نمی‌خواندند. گاهی مقاله‌ای طولانی را ذخیره می‌کردند، اما مدرکی نداریم که نشان دهد زمانی برمی‌گشتند و واقعاً آن را می‌خواندند. نویسندگان گزارش این تحقیق اظهار می‌کنند:

به لطف حضور فراگیر متن در اینترنت و حتی محبوبیت پیام‌های متنی روی تلفن‌های همراه، امروزه ما احتمالاً بیش از دهه 1970 یا 1980 که تلویزیون رسانه برگزیده‌مان بود، می‌خوانیم. اما این نوع متفاوتی از خواندن است و نوع متفاوتی از اندیشیدن نیز در پس آن است و شاید حتی درکی متفاوت از خویشتن. ماریان ولف، روانشناس رشد در دانشگاه Tufts و مؤلف کتاب «Proust and the Squid: The Story and Science of the Reading Brain»، می‌گوید:

«ما آنچه که می‌خوانیم نیستیم، ما آن گونه که می‌خوانیم، هستیم.» ولف بیم آن دارد که شیوه خواندنی که با اینترنت رواج می‌یابد، شیوه‌ای که «کارایی» و «فوریت» را بر هر چیز دیگر برتری می‌دهد، در حال تضعیف توانایی ما در آن نوع مطالعه عمیقی باشد که با فراگیر شدن آثار توسط یک فناوری قدیمی‌تر، یعنی صنعت چاپ، ایجاد شد

 

ماهنامه شبکه 

ترجمه: سیدمصطفی ناطق‌الا‌سلا‌م‌

 


                             بازگشت کریمی، جدال بالانشین ها

                                                      علی کریمی

هفته هشتم رقابت های فوتبال لیگ برتر باشگاه های کشور امشب با برگزاری 7 دیدار در شهرهای مختلف آغاز می‌شود.

به گزارش گروه ورزشی تبیان، در یکی از مهمترین دیدارهای هفته هشتم لیگ برتر پرسپولیس در ورزشگاه آزادی میزبان پگاه گیلان است، مسابقه ای که با بازگشت علی کریمی به ترکیب سرخپوشان تهرانی پس از سال ها حضور در لیگ های آلمان، امارات و قطر، جذابیت های زیادی را به همراه خواهد داشت.

پرسپولیسی‌ها پس از پیروزی برابر پیام در بازی گذشته، نمی خواهند به این سادگی امتیازی را در این دیدار خانگی از دست بدهند، همچنین خصوصیات منحصر به فرد علی کریمی دست افشین قطبی را برای تغییرات تاکتیکی بازتر کرده است تا وی بتواند با عملی کردن تدابیر فنی اش، زمینه پیروزی سرخپوشان را در این دیدار فراهم سازد.

پرسپولیس در این مسابقه نیکبخت را به دلیل محرومیت به همراه ندارد و ممکن است حتی باقری، توره و حیدری هم به علت بازی حساس هفته آینده پرسپولیس برابر استقلال در این دیدار به میدان نروند.

                                                           لیگ برتر فعلا تعطیل شد

همچنین در دیگر دیدار مهم این هفته تیم فوتبال برق شیراز در ورزشگاه خانگی میزبان برق شیراز است، مسابقه ای که بین تیم های دوم و سوم جدول رده بندی برگزار می شود.

برنامه و اسامی داوران دیدارهای هفته هشتم مسابقات فوتبال لیگ برتر باشگاه‌های کشور به شرح زیر است:

پنج شنبه - 4/7/87

* برق شیراز - مس کرمان، ساعت 19:30، ورزشگاه حافظیه شیراز

داور: احمد صالحی، کمک‌ها: مسعود فرح نیا و رسول استادزاده، داور چهارم: روح الله ارشادی

* پرسپولیس - پگاه گیلان، ساعت 20، ورزشگاه آزادی

داور: سعید مظفری‌زاده، کمک‌ها: رضا سخندان و داود رفعتی، داور چهارم: علیرضا فغانی

* فولاد مبارکه سپاهان - فولاد خوزستان، ساعت 20، ورزشگاه فولاد شهر

داور: محسن ترکی، کمک‌ها: محسن فریمانی و حمید غمزه، داور چهارم: محمد کمانی

* صباباتری قم -  پیام خراسان، ساعت 20، ورزشگاه یادگار امام قم

داور: رحیم مهرپیشه، کمک‌ها: حسین خانبان و صفدر احمدی، داور چهارم: جواد اشرفی

                                                        لیگ برتر، استقلال

* استقلال اهواز- پیکان قزوین، ساعت 20، ورزشگاه تختی اهواز

داور: نوید مظفری، کمک‌ها: حسین عباسی و غلام آموزگار، داور چهارم: رسول احمدی

* پاس همدان - ذوب آهن اصفهان، ساعت 20، ورزشگاه قدس همدان

داور: قاسم واحدی، کمک‌ها: جواد تقی‌پور وعلی پارسافر، داور چهارم: محمد ملکی

* ابومسلم مشهد - مقاومت سپاسی شیراز، ساعت 20:30،  ورزشگاه ثامن الائمه مشهد

داور: هدایت ممبینی، کمک‌ها: علیرضا کهوری و مجبت رضایی تبار، داور چهارم: سعید فتاحی

شنبه - 6/7/87

* استقلال تهران - راه آهن شهرری، ساعت 20، ورزشگاه آزادی

داور: علیرضا فغانی، کمک‌ها: حسن کامرانی فر و رسول فروغی، داور چهارم: سعید مظفری زاده

یکشنبه - 7/7/87

* ملوان بندرانزلی - سایپا کرج، ورزشگاه تختی انزلی، ساعت 20، ورزشگاه تختی انزلی

داور: یدالله جهانبازی، کمک‌ها: مجید شمس و سعید زارع، داور چهارم: فرشید افشار


                          آزادی قدس نزدیک است؟
                           مسجدالاقصی

از سال 1948 که دولت اسراییل تشکیل شد تاکنون هیچ گاه موقعیت این رژیم به این اندازه ضعیف نبوده و هیچ گاه آرمان آزادی فلسطین اینقدر نزدیک احساس نمی شده است:

1- در طول تاریخ اسراییل هیچ گاه شکست نظامی را تجربه نکرده بود. ارتشی که جز 5 ارتش برتر دنیا قرار دارد همواره در جنگ با اعراب پیروزی را برای یهودیان صهیونیست به ارمغان آورد. تا این که در سال 2000 میلادی یک جنبش کوچک اما با عزمی سترگ توانست اسراییل را از جنوب لبنان بیرون براند و اولین پیروزی را رقم بزند و سپس توانست در جنگی 33 روزه اسراییل را در هدف نابودی حزب الله لبنان ناکام بگذارد.  حزب الله توانست با تحمیل شرایط خود بر اسراییل اسیران خود را نیز از بند برهاند. اسطوره شکست ناپذیری ارتش اسراییل شکسته شد.

اختلافات میان اشکنازی ها و سفاردی ها در درون جامعه اسراییل بیشتر شده است. سفاردی ها اشکنازی ها را به تبعیض نژادی متهم می کنند.

2- مردم فلسطین نیز با استقبال از  انتفاضه به مقاومت مردمی با دولت اسراییل روی آورده اند. آنان با انتخاب اسماعیل هنیه که بر حق بازگشت فلسطینیان تاکید دارد به عنوان نخست وزیر از عزم خود برای ایستادگی و مقاومت و فاصله گرفتن از رویکردهای پیشین که سازش گرایانه بود خبر می دهند.

3- بسیاری از گروه های افراطی در اسراییل به عملی نبودن ایده های خود پی برده اند. ایهود باراک که با شعار اقدام قاطع بر علیه فلسطینیان و پیگیری ایده اسراییل بزرگ به قدرت رسیده بود، در آخرین جلسه کابینه خود ایده اسراییل بزرگ را ایده ای دست نایافتنی نامید. اسراییل بزرگ ایده ای است که تشکیل دولتی یهودی را در گستره ای وسیع از نیل در مصر تا فرات در عراق در سر می پرواند.

                                                       اعلام تشکیل دولت اسراییل

4- در درون اسراییل نیز وضعیت اجتماعی چندان مطلوب نیست. اختلافات میان اشکنازی ها و سفاردی ها در درون جامعه اسراییل بیشتر شده است. یهودیان اشکنازی به یهودیانی گفته میشود که پیشتر در قلمرو کشورهای غربی می زیسته اند و اکنون نیز اکثر فرصتهای قدرت و ثروت در اسراییل را به خود اختصاص داده اند. در مقابل سفاردی ها که یهودیان آسیایی هستند کمتر به مناصب دولتی دست یافته و وضعیت معیشتی پایین تری دارند. آنها اشکنازی ها را به تبعیض نژادی متهم می کنند.

5- دکترین دفاعی اسراییل بر دفاع همگانی و مردمی استوار است. چنانچه در این کشور مردان 3 سال و زنان 2 سال سربازی می روند و امکان تکرار و تمدید آن نیز وجود دارد. این سیستم تا پیش از شکست از حزب الله لبنان کارآمد نشان می داد اما پس از شکست نشانه های ناکارآمدی آن آشکار شده است. بر اساس آمارهای رسمی میزان فرار از خدمت سربازی به بیش از 25 درصد رسیده است. یعنی از هر 4 جوان اسراییلی یکی از خدمت فرار میکند!

6- رشد جنبشهای ضد صهیونیست در دنیا نیز جالب توجه است. چنانچه حتی برخی از خود یهودیان به جنبشهای ضد صهیونیست پیوسته اند.

بر اساس آمارهای رسمی میزان فرار از خدمت سربازی به بیش از 25 درصد رسیده است. یعنی از هر 4 جوان اسراییلی یکی از خدمت فرار میکند!

7- گزارشها از کاهش رشد و حتی رشد منفی اقتصاد اسراییل در سالهای اخیر خبر می دهند. میزان مهاجرت به اسراییل نیز منفی شده است. بدین معنا که تعداد یهودیانی که اسراییل را ترک می کنند از تعداد یهودیانی که در آن ساکن می شوند کمتر شده است.

می توان موارد بسیار دیگری را نیز فهرست کرد که نشان از ضعف اسراییل و قوت مسلمانان دارد. آنچه که گفته شد و گفته نشد بر یک حقیقت دلالت دارد: الا ان نصر الله قریب

حمید نساج

گروه جامعه وسیاست سایت تبیان


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >